loading...
همکلاسی من ، پایه ششم ابتدایی
علی اکبر رحیمی نژاد بازدید : 1138 جمعه 11 بهمن 1392 نظرات (0)

هر روز یک حکایت از سعدی ، برای دانش آموزان عزیز کلاس ششم

 

حکایت پنجم

 

یاد دارم که ایام طفولیت ،بسیار عبادت می کردم و

 

متن کامل حکایت را در ادامه ی مطلب ببینید .

 

یاد دارم که ایام طفولیت ، بسیار عبادت می کردم وشب را با عبادت به سر می آوردم .

در زهد وپرهیز جدیت داشتم . یک شب در محضر پدرم نشسته بودم

وهمه شب را بیدار بوده وقرآن می خواندم ، ولی

گروهی در کنار ما خوابیده بودند ، حتی بامداد برای نماز صبح برنخاستند .

به پدرم گفتم : از این خفتگان یک نفر برخاست تا دو رکعت نماز به جای آرد ؟

به گونه ای در خواب غفلت فرو رفته اند که گویی نخوابیده اند بلکه مرده اند .

پدرم به من گفت : عزیزم ، تو نیز اگر خواب باشی بهتر از آن است که

به نکوهش مردم زبان گشایی وبه غیبت وذکر عیب آنها بپردازی .

نبیند مدعی جز خویشتن را

که دارد پرده پندار در پیش

گرت چشم خدابینی ببخشند

نبینی هیچ کس عاجز تر از خویش

 

 

 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
درباره ما
اینجانب علی اکبر رحیمی نژاد معلم پایه ششم ابتدایی در شهرستان گرگان هستم ، با ایجاد این سایت سعی دارم که جریان یادگیری را در فضای مجازی نیز جاری کرده و با اولیا و دانش آموزان ارتباط بیشتر برقرار کنم . کانال تلگرام همکلاسی من را دنبال کنید : hamkelasieman@
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نظرسنجی
    از چه درسی بیشتر خوشتان می آید ؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 505
  • کل نظرات : 81
  • افراد آنلاین : 6
  • تعداد اعضا : 149
  • آی پی امروز : 103
  • آی پی دیروز : 117
  • بازدید امروز : 583
  • باردید دیروز : 523
  • گوگل امروز : 1
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 3,912
  • بازدید ماه : 11,414
  • بازدید سال : 83,424
  • بازدید کلی : 1,597,153
  • کدهای اختصاصی


    |

    صفحات پاپ آپ popup window